me

and what about me


برای نازلی عزیز

برای نازلیِ عزیز ،
زندگی هایمان شده گره کور، وَبـال! بگذار از تو بگوییم، بانو تو به اندازه تمام مرد ها مردی، تو به درد پیوسته بارداری، برای دنیات بجنگ، بجنگ بانوی آفتاب. برای خودت برای چشم هایت من خوبی دعا کردم، شفایی از خودش با دل صدا کردمـ، و تسکینی سوی قلبت من نشان کردم. شاید دوستی مان برمیگردد به پانصد شب قبل! اما تو ندیده زیبایی، سوگلی قرنِ خزان زده ی آفاقی. بانو تو بی اندازه رهـایی، پروانه ای، دردانه ای .


جهانـمـ رفت

مجال بده

آنقدر ملال زده

که نای ناله ندارم 

روزهایی گذشت 

دل به قدری به گِل نشستُ

به قدری شکست

چه رانمـ چه خوانمـ

صدا در نیاید

که جانـمـ گسست

جهانـمـ برفـت


_ کـه من یه خاطره بودم و بـس..


وبلاگـم،میدونه اون تو دلم چیه

دلمـ مـی خاست همون اول راهروی بیمارسـتان برگردمـ تو اتاقت بغـلت کنمـ و در گوشت بگمـ نگران نبـاش و تویی ک رو تخت دراز کشیدی رو با نی نی توی شکـمـت رو ببوســمـ و دور شمـ.. و وقتی بیام اون نی نی چهار ماهش باشه، سالمـ..

+ ولی همچنان ب همون ی دونه بوس راضی میشمـ.. تمـام دوست داشتن ها و احساساتـم رو برمی دارم و کشون کشون مـیبرمـ، جایی مثل اینجا خالی میکنمـ..

 


موسیقی شب گـرد

همه چیز گونه خود مختاری به خود گرفتهـ

پناه بر خـواب

در چشمانِ شب گردی افسرده

در کمین مرگــــ

که قدم های آخرش را بر مـی دارد

و آخرین حرف هایش را نمـی زنــد

موسیقی مورد علاقه امـ را پخـش کن

امـشـب از دست رفتنـی شده امــ


دیــوانـگـی

دلــمـ مـی خــواد بـــــاز
بـِـچسـبـــمـ تــُــو دِلـــتُ
هـمهـ ی غـُـصــهـ ــهــامــو
گــریـهـ کــنـــــمـ

ریتالــ ی ن

پس از تمام شب گردی ها که صبح نمیشود؛ 

صبح همان افکار خاموش شده دیشب بود .. 

 


هم وزن

می خواهم بگوییم گاهی محتاجِ عاشقانه هایمان هستیمـ،

شاید مثل مـ ن عاشق قدم زدن میان انبوه قفسه های کتاب فروشی بزرگی، اما گاهی محتاج قدم زدن میان انبوه قفسه های کتاب فروشی بزرگی.. چیزی بیشتر از عِشق ! و مـ ن گاهی محتاجِ عاشقانه هایم میشوم 

* مـ ن عاشق و محتاج را هم وزن می نـامـم!

+ حواستان باشد ک گاهی محتاج میشوید؛ بر طرفش کنید..

Designed By Ritalin 10mg Powered by Bayan